ارسال شده در سه شنبه 26 دی 1391برچسب:, - 22:52
 
کم کم به محیط فروشگاه و روابط بین اعضاش عادت کرده بودم . بچه ها هم دیگه با من رسمی نبودن و منو یکی از خودشون می دونستن فقط بینشون سعید بود که همچنان سرد و خشک با من برخورد می کرد بعضی اوقات واقعا از رفتارش متعجب می شدم...نمی خوام بگم ادم بدی بود نه به هیچ وجه برعکس خیلی هم ادم خوب و درستی بود ..هیچ کس تا به حال ازش دروغ نشنیده بود ولی نمی دونم چرا از همون روز اول یا من چپ افتاده بود و سر چیزای الکی و مسخره به من و کارام گیر می داد...
تا اون روز..من مثل همیشه تو فروشگاه مشغول کارام بودم که با یه صدای اشنا که منو به اسم صدا می زد برگشتم.نگار بود با یه مانتو سبز و شال سفید همیشه دوست داشت عجیب غریب لباس بپوشه . از دیدنش خیلی خوشحال شدم .
-واااااای نگار تو اینجا چیکار میکنی؟؟
-اومده بودم خرید که دیدم ای دل غافل این مهسا خانوم ماهم که اینجاست گفتم بیام پیشت شاید یه تخفیفی دادی به ما..
-خیلی خوشحالم از دیدنت ..چه خبر ؟؟خوبی خودت؟؟
-هیییییییییی از احوال پرسی های شما...نگفته بودی تو این فروشگاه کار میکنی.
-گفتم تو یادت رفت...چه خبر از دانیال ؟؟مرد رویاهات!!
خندید و با ادا وشکلک گفت: عالی !! جشن عقدمونو گذاشتیم واس....
یه دفعه نگاش به یه نقطه پشت سر من ثابت شد .
-نگار چت شد؟؟
جواب نداد .دستمو جلو صورتش حرکت دادم که یدفعه منو با یه حرکت کشید یه گوشه. نفس نفس می زد.زهرترک شدم.
-می گی چی شده؟؟
با اخم نگام کرد.
-چرا نگفته بودی اونم اینجا کار میکن؟
کلافه پرسیدم:
-کی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
-سعید!!
داشتم شاخ در می اوردم.
_تو دیگه سعیدو از کجا می شناسی؟؟

_مسخره کردی منو؟؟!!! سعید..دوست پسر قبلی فرنوشه دیگه که بهتون گفته بودم از هم جدا شدن و فرنوش با یکی دیگه..
دهنم باز مونده بود..این همون سعیدیه که همه می گفتن خیلی باحاله؟؟نمردیم و ادم باحال هم دیدیم..
-تو تا حالا اونو نمی شناختی؟؟
با صدای نگار به خودم اومدم.
-ن..ه..نه
رنگ نگار پریده بود.
-وای مهسا من باید برم نمی خوام منو ببینه..

اینو گفت با عجله صورتمو بوسید و از فروشگاه خارج شد...تا چند لحظه بهت زده سعید رو نگاه می کردم .فرنوش ادم پرحرفی بود و می دونستم هر جا می شینه راجع به دوستاش حرف می زنه.یدفعه فکری از ذهنم گذشت که مو بر تنم سیخ کرد...من سعید رو نمی شناختم از کجا معلوم اونم منو نمیشناخت؟!!



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده فروغ