ارسال شده در دو شنبه 25 دی 1391برچسب:, - 23:47

 

تا چند روز فکرم درگیر فرنوش و ازدواجش بود نمی دونستم اگه چنین شرایطی واسه من پیش بیاد چیکار می کنم وچه تصمیمی می گیرم حتی یه روز اینقدر داشتم به این مسئله فکر می کردم که باعث تعجب سارا شد . اومد پیشم و ازم پرسید:
-مهسا جون چیزی شده خیلی تو فکری؟؟
لبخند زدم و گفتم: نه بابا...راستی دیروز چرا نیومدی؟نیلو می گفت حالت خوب نبوده؟؟
قبل از اینکه سارا بتونه جواب بده علی اومد طرفمون و بلند گفت:
-مهسا خانوم راست میگه!!!دلمون تنگ شد واستون..
سارا یه نگاه به علی کرد و بدون اینکه جواب بده ازمون دور شد.
-علی اقا چرا ناراحت شد؟؟
علی شونه هاشو بالا انداخت و گفت:
-چه می دونم والله..از شما دخترا نمی شه احوال پرسی هم کرد..
از تعجب داشتم شاخ در می اوردم...راستش حرف اون روز نیلوفر هم روم تاثیر بدی گذاشته بود..نسبت به سارا حس خوبی نداشتم...غروب وقتی که دیگه فروشگاه رو تعطیل میکردیم رفتم پیش نیلوفر و ازش پرسیدم:
-نیلو جون وقت داری؟؟
-واسه تو همیشه!!
از فروشگاه اومدیم بیرون و همینطور که قدم می زدیم ماجرای علی و سارا رو واسش تعریف کردم. اولش حرفی نزد ولی بعد چند دقیقه گفت:
-ببین مهسا طول می کشه تو با روابط بچه های اون فروشگاه اشنا بشی...من مطمئن نیستم ولی فکر می کنم علی از مینا خوشش اومده ..سارا هم حسودیش میشه..
-منظورت اینه که سارا علی رو دوست داره؟؟
-گفتم که مطمئن نیستم..
-جل الخالق..سارا و سعید پس چی؟؟
نیلوفر وایستاد و یه نفس عمیق کشید .
-ادما همیشه اونطور که به نظر می ان نیستن..
خواستم چیزی بگم ولی دیگه حرفی واسه گفتن نمونده بود...
وقتی رسیدم خونه همش داشتم راجع به سارا و سعید و علی و مینا فکر می کردم...به نظرم سارا دختر خوبی بود ولی رفتارش و به خصوص حرفای نیلوفر تاثیرخیلی بدی روی ذهنیتم نسبت به اون گذاشته بود..

البته نتیجه اون همه فکر کردن این شد که شام سوخت و مجبور شدیم نیمرو بخوریم...



نظرات شما عزیزان:

kian
ساعت23:55---25 دی 1391
عليك سلام...اگه بيكار بودين يه سر بياين پيش ما..يه وبلاگي درست كرديم كه توش عكس ماشين هاي اسپورت ايراني+موتورسنگين+عكسهاي شخصيه..
اگه دوس داشتي لينكمون كن بعدش بگو مالينكت كنيم..
لال از دنيا نري يه كامنت وبلاگي پسند بفرس


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






نويسنده فروغ